عید نوروز سال 1391 مبارک
سلام گل پسر مامان خوبی؟
عیدت مبارک عزیزم ،خیلی وقت بود می خواستم بیام برایت بنویسم ولی عمل بینی بابات و خراب شدن این نی نی وبلاگ این فرصت رو ازم گرفته بود، خیلی دلم برات تنگ شده بیشتر از 1 ماه است که روی ماه تو رو ندیدم و صدای قلب نازت رو نشنیدم دارم برای هفته آینده که قراره برم دکتر و صدای قلب نازت رو بشنوم لحظه شماری می کنم......
گل پسرم امسال اولین عیدی بود که من و بابا با تمام وجود حضور تو رو حس می کردیم، عید امسال با وجود تو یک رنگ و بوی خاصی داشت فکر کنم الان حسابی بزرگ شدیا وحتی از روی لباس هم شکم من کاملا معلومه......
پسرکم عید امسال با یک شوک بزرگ شروع شد و اون هم عمل بینی بابات بود آخه بابا چند وقت قبل بر اثر یک اتفاق که تو محل کارش افتاده بود بینی اش شکست و مجبور شد شب عید اون رو به دست جراحی بسپره و عید رو با بینی گچ گرفته شروع کنه البته الان حالش خیلی بهتره و گچ بینی اش رو بازکرده ولی هنوز هم یک کم درد داره که ایشالله تا چندوقت دیگه حسابی قبراق و سرحال میشه
امسال من و بابا و صد البته شما با 2 تا از دوستای بابا رفتیم مسافرت شمال، می دونم که تو راه خیلی بهت سخت گذشت ولی وقتی رسیدیم خیلی خوش گذشت با هم خیلی جاها رفتیم و خوش گذروندیم و عکس گرفتیم خیلی دوست دارم تو بیایی تا با هم به این مسافرت های قشنگ و خوب بریم .
پسر نازم من و بابا رضا بی صبرانه منتظر اومدن تو به این دنیا هستیم نمی دونی بابا رضا با چه شور و عشقی بیشتر از همیشه کار می کنه تا وقتی که تو میایی همه جوره راحت و راضی باشی خیلی هم مراقب منه، بین خودمون بمونه ولی هر روز که می گذره احساس می کنم بیشتر از قبل دوسش دارم..... امیدوارم که تو و بابات همیشه سالم و سرحال باشید و در کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم
دوستت دارم پسر نازم، حسابی تو دل مامان بازی کن و مواظب خودت باش